بازگشت
کار زنان و سیاست کمونیستی زنان (4)
برگردان میم حجری برگردان میم حجری

 

رایا برنارد
(اولین شرکت کننده از سمت راست)
دفاتر مارکسیستی
 
• مارکس در اثر ارزشمند خود تحت عنوان «سرمایه» می نویسد:
 

• «روند کار که ما در گشتاورهای ساده و مجردش تشریح کرده ایم، عبارت است از:

1

• کردوکار هدفمند، برای تهیه و تولید ارزش های مصرفی

2

• کردوکار هدفمند برای استفاده از چیزهای طبیعی جهت رفع نیازمندی های انسانی

3

• کار شرط عام جذب و دفع میان انسان و طبیعت است.

4

• کار شرط طبیعی ابدی زندگی انسانی است.

5

• کار از این رو ـ مستقل از هر فرم زندگی انسانی ـ وجه مشترک همه فرم های اجتماعی است.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 198)


• در برنامه حزب کمونیست آلمان، مصوبه سال 2006، در این زمینه چنین آمده است:
• «سرمایه داری با طرح نئولیبرالی خود که نیروی کار را صرفا جزو مخارج تولید تلقی می کند، نه فقط محل های کار را نابود می سازد، بلکه هرچه بیشتر خصلت انسانی (هومان) کار را از بین می برد.
• کار فقط برای بازتولید مادی انسان نقش تعیین کننده بازی نمی کند.
• کار برای همپیوندی اجتماعی انسان، برای هویت انسان نیز نقش تعیین کننده ایفا می کند.
• انسان ببرکت کار است که انسان شده است و بواسطه کار است که به تکامل و توسعه تاریخی نایل گشته است.
• کار به ماهیت انسان، به استعدادها و توانائی های خلاق انسان تعلق دارد.
• کار تجسم حیات انسانی است.
• کار کردوکار حیاتی انسان است.
• تنها انسان است که شرایط وجودی خود را با کار کسب می کند.
• تنها انسان است که با کردوکار هدفمند به تولید ارزش های مصرفی لازم برای ارضای نیازهای خویش دست می زند.
• در روند کار است که انسان نه فقط طبیعت را، بلکه خویشتن خویش را تغییر می دهد.
• در روند کار است که انسان فرهنگ مادی و معنوی را توسعه و تکامل می بخشد.
• شخصیت را فرم می دهد.»
• (برنامه حزب کمونیست آلمان، 2006، ص 19 ـ 20)

• توسعه کار زنان در آلمان در خارج از کشاورزی و خانه داری بکندی صورت گرفت:
• اگر چه در اوایل قرن نوزدهم، اکثریت پرولتاریای صنعتی کارخانه ها را زنان تشکیل می دادند، در اواسط قرن نوزدهم تنها 5 درصد کل کارگران «معادن و کارخانه ها» را زنان تشکیل می دادند.
• کار زنان در آلمان کاپیتالیستی از همان آغاز به معانی زیر بود:

1

• درجه تخصصی نازلتر:
• تا جنگ جهانی اول، کار زنان اکثرا در انجام کردوکارهای ساده بی نیاز از گذراندن دوره آموزشی خلاصه می شد.

2

• تبعیض دستمزدی شدید:
• حتی در سال 1900، دستمزدهای زنان یک سوم و یا یک دوم دستمزدهای مردها بوده است.

3

• بخشی از نیروی کار صنعتی ذخیره بودن:
• زنان رسما تا زمانی کار می کردند که هنوز شوهر نکرده بودند و یا برای درآمد مازاد خانواده کار می کردند.
• در سال 1907، فقط یک چهارم زنان شوهردار کار می کردند.
• اینکه رسما مرد دیگر به عنوان نان آور اصلی و یا قسمی خانواده تلقی نمی شد، تغییری در ماهیت امر نمی دهد.
• وقتی که مثلا در جنگ جهانی اول، کمبود نیروی کار پدید آمد، زنان را دوباره استخدام کردند.
• در این زمان تفاوت دستمزد زن و مرد ـ حتی ـ کاهش یافت.
• برای اینکه مردها در جبهه بودند و در کارخانه حضور نداشتند.
• وقتی که مردها از جبهه برگشتند، زنان با تأیید و پشتیبانی مردان و حتی سندیکاها به خانه فرستاده دشند.
• تصویب «قانون آزادسازی محل های کار» (28 مارس 1919) برای همین امر بود.
• بدین طریق بنابر همین قانون، همه زنان شوهردار راهی خانه شدند.

ادامه دارد

August 16th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
مسايل اجتماعي